متد بازیگری لی استراسبورگ

متد بازیگری لی استراسبورگ یا همان “متد اکتینگ” (Method Acting) یکی از شیوه های برجسته در دنیای بازیگری است که توجه بسیاری از بازیگران و مربیان تئاتر و سینما را به خود جلب کرده است. این روش که از اواسط قرن بیستم در آمریکا رواج یافت، همچنان بهعنوان یکی از پایههای اصلی آموزش بازیگری در سطح جهانی شناخته میشود. در ادامه، به تاریخچه، مبانی و تکنیکهای اصلی این متد و کاربردهای آن در سینما و تئاتر میپردازیم.

تاریخچه ی متد بازیگری و نقش لی استراسبورگ

متد بازیگری ریشه در سیستم بازیگری کنستانتین استانیسلاوسکی دارد، مربی بزرگ تئاتر روسی که به کشف راههای جدیدی برای ایجاد واقعیت در بازیگری علاقهمند بود. استانیسلاوسکی معتقد بود که بازیگر باید خود را به طور کامل در نقش فرو ببرد تا بهجای بازی در نقش، واقعاً آن را “زندگی کند”. با مهاجرت عدهای از شاگردان و پیروان استانیسلاوسکی به آمریکا، ایدههای او به تئاتر آمریکا راه پیدا کرد.

لی استراسبورگ یکی از بازیگران و مربیان تئاتری آمریکایی بود که به شدت تحت تأثیر این سیستم قرار گرفت و با انجام تغییرات و افزودن تکنیکهای جدید، این روش را به “متد اکتینگ” تبدیل کرد. او در سال ۷۴۹۱ بههمراه الیا کازان و چند نفر دیگر “استودیو بازیگران” را در نیویورک تأسیس کرد که به مرکزی برای آموزش این روش تبدیل شد. 

مبانی متد بازیگری لی استراسبورگ

متد استراسبورگ به سه رکن اصلی تکیه دارد:

  1.  حافظه حسی: این تکنیک شامل استفاده از خاطرات و احساسات شخصی بازیگر برای ایجاد حالتهای عاطفی واقعی در صحنه است. بهعبارتی بازیگر باید خاطراتی را از زندگی شخصی خود به یاد آورد که از لحاظ عاطفی مشابه موقعیت نقش باشند. این کار به بازیگر کمک میکند تا بدون نیاز به تقلید مصنوعی، احساسات نقش را تجربه کند.

  2. تمرکز و تخیل: در متد اکتینگ، تمرکز و تخیل بازیگر از اهمیت ویژهای برخوردار است. بازیگر باید به شکلی تمرکز کند که دنیای واقعی و محیط اطراف خود را کنار گذاشته و کاملاً در دنیای نقش فرو رود. تخیل قوی، بازیگر را قادر میسازد تا دنیای داستانی را واقعیت درونی خود بداند.

  1. تجربه زیستن در نقش: متد استراسبورگ بازیگر را به سمت تجربه واقعی نقش هدایت میکند. او باید در زندگی روزمره و خارج از صحنه نیز در قالب شخصیت بماند و زندگی آن نقش را تجربه کند. این شیوه به بازیگر کمک میکند تا با نقش در سطحی عمیقتر و واقعیتر ارتباط برقرار کند.

تکنیک های کلیدی در متد بازیگری

  • بازسازی حسی: در این تکنیک، بازیگر با استفاده از حافظهی حسی، یک تجربهی گذشته را بهطور کامل در ذهن خود بازسازی میکند و احساسات مشابه را در صحنه بازآفرینی میکند.

  • ورود تدریجی به شخصیت: بازیگران متد به تدریج و از طریق تمرینات مختلف با ویژگیهای شخصیتی و روانشناختی نقش آشنا میشوند و آن را درونی میکنند.

  • استفاده از اشیاء شخصی و نمادین: برای بازیگرانی که نیاز به نوعی یادآور بیرونی دارند، استفاده از اشیاء شخصی که به آنها معنای خاصی دارند، میتواند به یادآوری احساسات مورد نیاز در صحنه کمک کند.

نقش متد اکتینگ در تئاتر و سینما

متد بازیگری استراسبورگ تأثیر عمیقی در سینما و تئاتر داشته است. بازیگرانی مانند مارلون براندو، ال پاچینو، رابرت دنیرو، و مرلین مونرو با استفاده از این متد، به شهرت و موفقیتهای بسیاری دست یافتند. در تئاتر نیز، این شیوه به بازیگران کمک کرده تا نقشهای چالشبرانگیز و پیچیده را با عمق و صداقت بیشتری ایفا کنند. 

یکی از نمونه های بارز تاثیر این متد، بازی مارلون براندو در فیلم «اتوبوسی به نام هوس» )A Streetcar Named Desire( است. براندو با تمرکز بر احساسات و تجربههای شخصی خود، نقش استنلی کوالسکی را با واقعیتی بیسابقه بازی کرد و استاندارد جدیدی برای بازیگری در سینما تعریف کرد.

چالشها و نقدهای متد بازیگری

با تمام موفقیتهایی که متد اکتینگ بهدست آورده، این روش نیز بیتردید نقدهایی داشته است. برخی منتقدان معتقدند که تأکید بیشازحد بر احساسات شخصی میتواند بازیگر را دچار استرسهای روانی کند و او را از زندگی واقعی دور کند.

همچنین، روشهای دیگری همچون بازیگری از بیرون به درون )از طریق تمرین فیزیکی به جای تمرکز حسی( نیز به عنوان جایگزینهایی برای متد مطرح شدهاند.

حرف آخر

متد بازیگری لی استراسبورگ همچنان بهعنوان یکی از شیوههای اصلی و پرطرفدار در آموزش بازیگری شناخته میشود. این روش با تکیه بر تجربه شخصی و درونی بازیگر، به او امکان میدهد که به جای بازی کردن نقش، آن را زندگی کند. اگرچه این متد در برخی موارد با چالش ها و نقدهایی روبرو بوده است، اما همچنان طرفداران پرشماری در بین بازیگران و علاقه مندان به هنر بازیگری دارد.