تئاتر، به عنوان یکی از قدرتمندترین ابزارهای هنری برای بیان مسائل اجتماعی ،سیاسی و فرهنگی، در طول تاریخ همواره بهعنوان رسانهای تاثیرگذار برای تغییر و تحول در جوامع مختلف مطرح بوده است. در این راستا، اگوستو بال) ۱۳۹۱-۹۰۰۳(، کارگردان و تئوریسین برزیلی، یکی از برجستهترین چهرهها بود که مفهوم تئاتر را به عنوان ابزاری برای آگاهیبخشی اجتماعی و تغییر اجتماعی بازتعریف کرد. او با
تأسیس “تئاتر اگوستوبال” (Theatre of the Oppressed) در دهه ۱۳۹۰، رویکردی جدید در دنیای تئاتر ارائه داد که تماشاگران را از حالت منفعل به فعال تبدیل کرد و تئاتر را از یک سرگرمی صرف به ابزاری برای نقد و تغییر اجتماعی تبدیل ساخت. در این مقاله، به بررسی مبانی، متدها و تأثیرات تئاتر اگوستوبال پرداخته خواهد شد و نقش آن در دگرگونی دنیای تئاتر مدرن و جنبشهای اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
اگوستو بال، که در سال ۱۳۹۱ در برزیل متولد شد، به یکی از مهمترین چهرههای تئاتری و اجتماعی جهان تبدیل شد. دوران جوانی او با بحرانهای اجتماعی و سیاسی در برزیل و دیگر نقاط جهان همزمان بود. این تجربیات باعث شد که او به سمت
هنرهای نمایشی و تئاتر کشیده شود تا از این طریق به مسائل اجتماعی و فرهنگی پرداخته و به ابزاری برای تغییرات اجتماعی تبدیل شود. در ابتدای مسیر، او با رویکردهای کلاسیک و سنتی تئاتر آشنا بود، اما بهسرعت به دنبال روشهایی نوین برای تعامل با تماشاگر و ایجاد تأثیرات عمیقتر در جامعه افتاد. این تفکر منجر به پیدایش “تئاتر اگوستوبال” شد که تئاتر را از یک هنر سرگرمکننده صرف، به ابزاری برای بازآفرینی اجتماعی و فردی تبدیل کرد.
تئاتر اگوستوبال، بهویژه از اواخر دهه ۱۳۹۰ میلادی ،به عنوان یک جنبش تئاتری شناخته شد که با هدف تغییرات اجتماعی از طریق هنر تئاتر به کار گرفته شد. این تئاتر که با نامهای مختلفی از جمله تئاتر مشارکتی یا تئاتر انتقادی نیز شناخته میشود، رویکردی متفاوت از تئاتر سنتی دارد. در تئاتر اگوستوبال، هدف تنها سرگرمی یا نمایش یک داستان نیست، بلکه آنچه در اولویت قرار دارد، ایجاد فضایی برای تفکر، تعامل و اقدام اجتماعی است.
یکی از ویژگی های برجسته تئاتر اگوستوبال، مفهوم “تماشاگر فعال” است. در این متد، تماشاگر نه تنها نظارهگر نمایش است، بلکه به طور فعال در شکلدهی داستان و پیشبرد آن دخیل میشود. بال این ایده را معرفی کرد که تماشاگران نباید تنها به عنوان افرادی که در سالن نشسته و به اجرا نگاه میکنند، در نظر گرفته شوند، بلکه باید به عنوان مشارکت کنندگان اصلی در فرآیند نمایشی عمل کنند. بنابراین، تماشاگران، به عنوان”Spect-Actor” ، میتوانند در هر لحظه از نمایش وارد صحنه شوند و نقشهای مختلفی را ایفا کنند، که این امر منجر به دگرگونی در مسیر داستان و تفکر درباره مسائل اجتماعی میشود.
تئاتر اگوستوبال بیش از هر چیزی بر بازتاب مسائل اجتماعی و سیاسی تأکید دارد .
بال بر این باور بود که تئاتر باید به جای تقویت سیستمهای قدرت و بیعدالتیهای اجتماعی، به ابزار نقد و آگاهیبخشی تبدیل شود. برای او، تئاتر یک عرصه برای طرح مسائل روز جامعه مانند فقر، تبعیض، فساد و ظلم بود. این تئاتر، به ویژه در دوران دیکتاتوری نظامی در برزیل، به ابزاری برای اعتراض به شرایط سیاسی و اجتماعی موجود تبدیل شد.
در تئاتر اگوستوبال، بهجای نمایش یک داستان آماده و از پیش تعیینشده ،تماشاگران باید در فرآیند خلق داستان، تصمیم گیری و حتی تغییر مسیر آن مشارکت کنند. این مشارکت به معنای بازنگری در تصمیمات، پیشنهاد راه حل ها و حتی اجرای دوباره صحنهها با تغییرات جزئی و کلی است. این امکان به تماشاگر این فرصت را میدهد که درک عمیق تری از وضعیت شخصیتها و بحران های اجتماعی پیدا کند.
Forum Theatre: -این تکنیک یکی از متداولترین و شناختهشدهترین شکلهای تئاتر اگوستوبال است. درForum Theatre ، نمایش معمولاً با یک بحران یا مشکل اجتماعی شروع میشود، اما برخلاف تئاتر سنتی، در پایان نمایش راهحلی ارائه نمیشود. تماشاگران به محض اینکه با یک موقعیت پیچیده مواجه میشوند، به صحنه آمده و تلاش میکنند تا موقعیت را تغییر دهند. این کار باعث میشود که تماشاگران از خود بپرسند که اگر در چنین موقعیتی قرار گیرند، چگونه رفتار خواهند کرد.
Image Theatre: -این تکنیک مبتنی بر ساختن تصاویر نمادین از مسائل اجتماعی است که از طریق بدن و حرکات بازیگران ساخته میشود. در این تکنیک، گفتگوها معمولاً کماهمیت بوده و بیشتر بر روی پیامهایی که از طریق بدنیابی به مخاطب منتقل میشود، تمرکز میشود. این تکنیک بهویژه برای نمایش مسائل پیچیدهتر و تجسم غیرکلامی از بیعدالتیها و بحرانهای اجتماعی کاربرد دارد.
تئاتر اگوستوبال نه تنها در برزیل بلکه در سایر نقاط جهان تأثیرات زیادی گذاشته است. بال و پیروانش این متد را به کشورهای مختلفی بردند و آن را با فرهنگهای مختلف تطبیق دادند. بهویژه در مناطق جنگزده و کشورهای در حال توسعه، تئاتر اگوستوبال به ابزاری برای مقاومت و آگاهیبخشی تبدیل شد. از طریق این رویکرد ،جوامع مختلف توانستند مسائل خود را از طریق هنر و به شیوهای مشارکتی و تعاملمحور مطرح کنند.
اگرچه تئاتر اگوستوبال بهویژه در جوامع فقیر و آسیبدیده تاثیرگذار بوده است ،برخی از منتقدان آن را بهخاطر تمرکز زیاد بر مسائل اجتماعی و سیاسی و کمتر توجه کردن به پیچیدگی های هنری و زیبایی شناسی نقد کرده اند. این منتقدان معتقدند که اگوستوبال بیشتر بهعنوان ابزاری آموزشی دیده میشود تا یک اثر هنری محض. از سوی دیگر، برخی بر این باورند که تمرکز زیاد بر مشارکت تماشاگر میتواند موجب شود که تجربه هنری در سطحی عمومی قرار گیرد و از عمق هنری آن کاسته شود.
تئاتر اگوستوبال، با تاکید بر مشارکت تماشاگر و ارائه مسائل اجتماعی و سیاسی از دریچهای جدید، انقلابی در دنیای تئاتر ایجاد کرد. اگوستو بال با ایجاد تئاتری که تماشاگر را از یک شاهد منفعل به یک عامل فعال تبدیل میکند، مفهوم تئاتر را از یک رسانه صرفاً هنری به ابزاری برای تغییر اجتماعی و فرهنگی تبدیل ساخت. این تئاتر با تمرکز بر شکستن دیوارهای میان تماشاگر و بازیگر، نقش مهمی در توسعه تفکر انتقادی و آگاهیبخشی اجتماعی ایفا کرده است. هرچند که برخی از نقدها به این رویکرد وارد است، اما تأثیرات آن در سراسر جهان ادامه دارد و بهویژه در جوامعی که با مشکلات اجتماعی و اقتصادی مواجهاند، همچنان به عنوان ابزاری قدرتمند برای تغییر و تحول محسوب میشود.